جدول جو
جدول جو

معنی رامش سرای - جستجوی لغت در جدول جو

رامش سرای
(فُ گُ تَ / تِ)
مخفف رامش سراینده. سازنده. نوازنده. سرایندۀ رامش. سرایندۀ نغمه و نوا. مطرب:
پرستندگان ایستاده بپای
ابا بربط و چنگ و رامش سرای.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شعرگوی. شاعر. غزل سرای. تصنیف ساز. آنکه سخن منظوم گوید و کلام موزون و مقفی برشتۀ نظم کشد، آوازخوان. خوانندۀ شعر و غزل در آهنگ موسیقی. کسی که موسیقی داند و خواندن شعر و سرود را در دستگاههای موسیقی داند. رجوع به چامه سرا شود
لغت نامه دهخدا
(فُ هَِ تَ / تِ)
رامش افزای. مخفف رامش فزاینده. افزایندۀ رامش. شادی افزای:
دو منزل پدر بدش رامش فزای
وراکرد بدرود و شد باز جای.
اسدی.
رجوع به رامش افزای و رامش افزا در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا